پاتریک که درگیر روابط عاطفی بی‌بندوبار می‌شد در دوران کودکی داغ حسرت خانه‌ای امن و باثبات را به دل برده بود. به این دلیل که مادرش در میگساری افراط می‌کرد.

پاتریک: حتی بعضی شب‌ها نمی‌دانستیم کجاست و چه‌کار می‌کند. اگرچه واقعیتش این بود که همه‌ی ما می‌دانستیم، اما نمی‌خواستیم به روی او بیاوریم. وقتی هم که در خانه بود چنان مست و پاتیل بود که توجهی به اطرافیان نمی‌کرد.

اگر یکی از والدین شما میگسار حرفه‌ای بوده است، بنابر این نیاز به امنیت شما برآورده نشده است.

به نظر ما پاتریک در دوران بزرگسالی به بی‌ثباتی اعتیاد پیدا کرده بود و به همین دلیل جذب افراد پیش‌بینی‌ناپذیر و بلاتکلیف می‌شد. او گرفتار عشق نافرجام نی می‌شد که تعهدگریز، خوش‌گذران و فرصت‌طلب بودند.

کودکی که احساس امنیت می‌کند، می‌تواند آرام باشد و به دیگران اعتماد کند. احساس امنیت، سنگ بنای هر احساس دیگری است. بدون احساس امنیت، احساس‌های دیگر محلی از اِعراب ندارند. بنابر این ناامنی مانع انجام درست سایر تکالیف تحوّلی می‌شود. هر چه انرژی روانی افراد بیشتر صرف نگرانی درباره‌ی امنیت‌طلبی شود، کمتر به آن می‌رسند.

اگر شرایط دوران کودکی ناامن باشد، کودک در معرض بیشترین خطر روبه‌رو شدن مجدد با این احساس ناامنی قرار می‌گیرد. شما برای امنیت‌طلبی، عجولانه و تکانشی از دامن یک رابطه به رابطه‌ای دیگر پناه می‌برید یا با شعار نه شیر شتر و نه دیدار عرب، انزواگزینی را پیشه می‌کنید مثل ماریان در سال‌های بعد از ورود به دانشگاه.

 


امنیت بنیادین (طرحواره رهاشدگی و داستان زندگی پاتریک )

خودابرازگری (طرحواره های اطاعت و معیارهای سخت‌گیرانه) و داستان زندگی دانیل با پدرش

عزت نفس (طرحواره های شرم و شکست) و داستان زندگی دانیل و دیوید

خودمختاری یا عملکرد مستقلانه (طرحواره های وابستگی و آسیب‌پذیری) و داستان زندگی آیدا

ارتباط سالم با دیگران (طرحواره های محرومیت هیجانی و طرد اجتماعی ) و داستان زندگی دیوید

پاتریک ,می‌شد ,امنیت ,کودکی ,دوران ,بنابر ,بنابر این ,و به ,احساس امنیت، ,بود که ,در دوران

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

وبلاگ شخصی ابوالقاسم کریمی 107430216 هک مدرسه ی خودمان وقتی 12سالم بود در کتاب ها سبک زندگی ورق فلزی abzarseo سالم زیبا گروه درسی ریاضی دوره ی اول متوسطه استان کردستان centraliniran